زندگینامه لاله خاتون
لاله خاتون (صفوه الدین) (نیمه دوم قرن هفتم هجری)
لاله خاتون از چهره های نادر تاریخ و از زنان با حشمت و عفیف و پاکدامن و مقتدر به شمار می رود، که زمانی حکومت کرمان را در دولت قراختائیان کرمان در دهه آخر قرن هفتم هجری عهده دار بود. او ضمن پرداختن به امور سیاسی، در شعر و ادب نیز دستی قوی داشت. آرامگاهش در محله قبه سبزکرمان قرار داشته است.
ازدواج با غیرمسلمان اگرچه مخالف قوانین اسلامی بود، ولی به جهت منافع ظاهری دولت پذیرفته و اوضاع شهر کرمان تثبیت گردید. مرگ ناگهانی آباقا خان در سال ۶۸۰ ق باعث گردید که ترکانخاتون در زمان احمد تکودار، حاکمیت خود را مدتی از دست بدهد، اما با حضور ایلخان جدید ارغون (۶۸۳ ق)، رقبای سیاسی پادشاه خاتون مانند جلالالدین برادرش به دور کردن وی از صحنه سیاست از طریق ترغیب ازدواج ملکه با گیخاتو ناپسری آباقاخان و فرستادن او به آناتولی، به انجام رسید.
در سال ۶۹۰ ق با مرگ ارغون، گیخاتو جانشین وی شد و اولین کار او عزل جلالالدین سیورغاتمیش از سلطنت کرمان و واگذار کردن حاکمیت آنجا به همسرش پادشاه خاتون بود. پادشاه خاتون با لقب «صفوه الدنیا والدین» بر تخت سلطنت جلوس نمود. سودای سلطنت خواهی برادر، پادشاه خاتون را وادار به طرح قتل و حذف وی کرد. این کار پادشاه خاتون موجب نفرت مردم شد، اما وی با دادن هدایای زیاد بین مردم به رتق و فتق امور پرداخت. با بیکفایتی گیخاتو، رقبای سلطنت از جمله «بایدو» از امرای ایلخانان علیه وی به مقابله برخاستند تا آنکه در سال ۶۹۴ گیخاتو اعدام شد و پادشاه خاتون همسر او نیز توسط شاهعالم- زن بایدو دختر سیورغاتمیش به همراه «کردوچین» مادر شاه عالم که در پی فرصتی برای انتقام از پادشاه خاتون بودند توسط امرای خائن، وی را در چادرش به قتل رساندند. (منشی کرمانی، ص ۷۲)
پادشاه خاتون خطاطی ماهر و نویسندهای صاحبسبک بود. (میرخواند، ج ۳، صص ۲۷۱ ـ ۲۷۰) در زمینه تذهیب و تزیین نیز مهارت داشت و بسیاری از نسخههای قرآن کریم را تذهیب نمود. شاعری بسیار توانا و تخلصش نیز «لاله خاتون» بود. در موزه برلین یک سکه طلا و یک سکه نقره کمیاب با عنوان گیخاتو پادشاه جهان خداوند عالم پادشاه خاتون وجود دارد. (مشیر سلیمی، ج ۱، ص ۵۹ـ ۵۸) مدل حاکمیت پادشاه خاتون در شکل دیدگاه دو بعدی قدرت یعنی نفوذ و اقتدار و در جریان حذف رقبا از شکل یک بعدی قدرت یعنی حذف و قتل برادرش جلالالدین گواهی بر دوگانگی و از طرفی دیانت وی بود، زیرا پس از قتل جلالالدین برای رضایت مردم که مخالف وی شده بودند، توانست با پخش هدایا که یکی از ابزارهای رضایتمندی تودههاست بر آنان سلطه یابد که میتوان این عملکرد وی را شکلی از بعد سوم قدرت که اقتدار توأم با ابزارهای پنهانی قدرت بود، دانست.
آبشخاتون
آبشخاتون در فاصله سالهای ۶۸۵ ـ ۶۲۲ ق در منطقه فارس به پادشاهی دولت سلغریان رسید. کرد و چین دختر آبش خاتون با سلطان جلالالدین سیورغاتمیش فرزند قطب الدین محمد ازدواج نمود. (منشی کرمانی، ص۵۶)سلغریان فارس به واسطه این ازدواج با دولت قتلغ کرمان رابطه خویشاوندی برقرار نمودند. حاکمیت آبشخاتون در فارس همزمان با حاکمیت قتلغ ترکان در کرمان بود. آبشخاتون در سال ۶۶۲ ق با حکم هلاکو همانند ولیعهدهای ذکور بدون کوچکترین مشکلی به سلطنت رسید و روزهای جمعه به نامش خطبه خوانده میشد و سکه ضرب گردید. (زرکوب شیرازی، ص۸۹) آبشخاتون پس از یک سال حکومت در فارس نامزد منگو تیمور پسر هلاکو شد و با او ازدواج نمود. جهیزیه او به موجب فرمان ایلخان غیر از یک ششم ایالت فارس سالانه هفتاد هزار دینار تعیین گردید. (اوچوک، نقل از یادداشتهای قزوینی، ص۲۲۰) در واقع وصلتی که بین مغولان و دختران حکام تابع صورت میگرفت، راهی برای خویشاوندی و تصاحب ایالتهای با ارزش دنیای اسلام بود. آبش خاتون جهت تایید ایلخانان وقت یعنی احمد تکودار توانست با خزاین فراوان و تایید اتابکی از جانب ایلخان وارد شیراز شود و تخت پادشاهی پدر و پدربزرگ را تصاحب نماید. قضات و صاحبان املاک از وی استقبال کردند.
خواجه نظام الدین وزیر آبش خاتون که یک فرد محلی بود با رضایت مردم از طرف آبش خاتون برگزیده شد و زمینه رفاه مردم را فراهم آورد. در سال ۶۸۳ ق با روی کار آمدن ارغون اداره فارس به سید عمادالدین ابویعلی واگذار گردید و طرفداران آبشخاتون به مقابله با وی پرداختند و او را کشته و در گودالی انداختند. ارغون نیز آبشخاتون را به واسطه آنکه عروس هلاکو بود، مجازات نکرد اما به تبریز فرستاد و آبش خاتون پس از ۲۳ سال حکومت در سال ۶۸۵ ق در چرنداب تبریز که اردوی ییلاقی مغولان بود چشم از جهان فروبست. (زرکوب شیرازی، ص۹۶) پس از مدتی محل دفن را از تبریز به شیراز انتقال داده و در مدرسه عضدیه که مادرش ترکانخاتون احداث نموده بود، دفن گردید. (خوانی، ۳۵۷) مدل حاکمیت آبشخاتون تابع دیدگاه دوم قدرت است که به واسطه خویشاوندی با ایلخانان مغول توانست به اقتدار برسد و از حمایت آنان استفاده کرد و مدت طولانی در استان فارس که منطقه وسیعی را دربر میگرفت، توانست اتابکی ناحیه را از آن خود کند. ستیز با رقیب خود عمادالدین ابویعلی نیز توسط طرفداران وی انجام گرفت و الزاما به دستور ایشان نبود.