اولین حاکم بومی کرمان
اولین حاکم بومی ایالت کرمان، بعد از هزار سال – پس از ظهور اسلام – تقی خان درانی بود. وی که از اهالی دران از روستاهای منطقهٔ کوهپایه کرمان بود و به شغل ذغال فروشی اشتغال داشت، بر اثر واقعه ای ناخواسته، مورد ظلم و ستم حاکم کرمان در دورهٔ زندیه – خدا مراد خان – قرار گرفت. وی با جمع کردن عده ای به دور خویش، شبانه به محل استقرار حاکم راه یافت و با کشتن او، توانست چندی ادارهٔ شهر را در دست گیرد. تقی خان، در چندین جدال با فرستادگان کریم خان زند، درنهایت اسیر گشت و به شیراز فرستاده شد و به دستور خان زند به دار آویخته شد.سرانجام وکیل، نظرعلیخان زند را مأمور سرکوبی شورش تقیخان درانی کرد. این بار نظر علیخان توانست با کمک مردم شهر کرمان که شهر را تصرف کند. تقیخان درانی دستگیر و به شیراز به خدمت وکیل فرستاده شد. بنا بهدستور کریمخان،مردی که سه سال تمام حکومت کرمان را در اختیار داشت به مرگ محکوم شد.
حاکمان کرمانی در دوران پس از اسلام
تسخیر کرمان به دست محمود افغان در دوره اسلامی و مقارن با ۲۱ تا ۲۴ هجری قمری و سالهای بعد از آن، کرمان همواره مورد هجوم اعراب قرار گرفت. در زمان حکومت خلفای عباسی کرمان به شورشهای مکرر دست زد ولی هیچیک به سامان نرسید تا سرانجام در سال ۲۵۳ هجری قمری به تصرف یعقوب لیث، مؤسس سلسه صفاریان درآمد. پس از آن این سرزمین در زیر سلطه حکومتهای قدرتمند زمان مانند سامانیان، دیلمیان، آل بویه و سلاجقه قرار گرفت.در عصر غزنویان فرمانروایان خونریز و هوسران آرامش را از مردم گرفتند. تنها در عهد سلجوقیان، حکومت ملک قاورد و فرزندانش بود که کرمان روی رفاه و آسایش دید و آثاری چون مسجد ملک پدید آمد. پس از حکومت ۱۵۰ ساله سلاجقه باز با حمله مغول بلای غز بر کرمان نازل شد. براق حاجب از سرداران قراختائیان، کرمان را به تصرف درآورد. از اعقاب وی ترکان خاتون بر کرمان فرمانروایی یافت که در آبادانی شهر کوشید و دخترش پادشاه خاتون نیز حاکمی فاضل و حامی دانشمندان بود.این سلسله از ۶۱۹ تا ۷۰۳ ه.ق در کرمان سلطنت کردند. در زمان حکومت قراختائیان بود که مارکو پولو سیاح معروف ونیزی از کرمان دیدن کرد. در سال ۷۱۴ هجری قمری امیر مبارزالدین محمد مؤسس سلسله آل مظفر، کرمان را تصرف کرد.یاقوت گوید کرمان در دوره سلاجقه از بهترین و آبادترین بلاد محسوب میشد ولی در قرن هفتم که وی جغرافیای خود را مینوشت شهرهای آن ایالت خراب بود و کشتزارها بیحاصل و اهالی سرگردان و بیچاره بودند و بالاخره در پایان قرن هشتم جنگهای امیر تیمور ویرانی و خرابی کرمان را تکمیل کرد و آن ناحیه را سراسر به ورطه خرابی و بدبختی فرو برد.تیموریان از سال ۷۹۶ تا ۸۳۴ بر کرمان فایق آمدند. سپس تنی چند از طایفه قراقویونلو در کرمان به قدرت رسیدند.
دروازه مسجد که آقامحمدخان قاجار از طریق آن وارد کرمان شد.
سلاطین صفوی از ۹۱۵ ه.ق کرمان را به متصرفات خود افزودند در ۱۰۰۵ ه.ق گنجعلیخان از سوی شاه عباس صفوی به حکومت کرمان رسید که بر اثر تدبیر و تداوم حکومت او، شهر چندی روی آسایش و آرامش دید و زمانه برای ترقی و آبادانی مناسب شد. در روزگار افول قدرت صفویان، افاغنه کرمان را به جزای شهامت و مقاومت در برابر آنان به خاک و خون کشیدند و نادرشاه افشار هم هنگامی به کرمان رسید که بر اثر کشتن رضاقلی میرزا (پسرش) به جنون آدمکشی مبتلا شده بود. او دستور گردن زدن مردم بیگناه را صادر کرد و یکی از بزرگترین قتلعامهای معروف تاریخ کرمان را به راه انداخت. نادرشاه افشار و عمال او هنگام تسخیر آن در سال ۱۱۶۰ ه.ق ضمن غارت و چپاول اموال مردم بسیاری مردان آن را سربریده و از کله آنان منارههایی ساختند. محله پامنار که هنوز هم به همین نام خوانده میشود یادگار آن فاجعه و تجدیدکننده خاطرات تلخ آن جنایت تاسفانگیز است.کرمان به دلیل حمایت از آخرین بازمانده زندیه (لطفعلی خان زند) گرفتار خشم آقامحمدخان قاجار قاجار شد که به روایت تاریخ، هفت من (به روایتی بیست هزار جفت و به روایتی دیگر هفتاد هزار جفت) چشم از مردم درآورد. جانشینان او تلاش کردند تا با اعزام حاکمانی مدیر و مدبر همچون محمد اسماعیل خان نوری وکیل الملک و ابراهیم خان ظهیرالدوله به بازسازی شهر کرمان و دلجویی مردم بپردازند و با برپایی آثاری چون مجموعه ابراهیم خان گذشتهها را به فراموشی بسپارن.