“تاریخچه کاشیکاری ایرانی”
کاشی کاری هنر ایرانی است که با ورود دین اسلام به سرزمین پارس و ایجاد سبک معماری ایرانی – اسلامی به اوج خود رسید. کاشیکاری سخت و طاقت فرساست اما هنری است که نتایج اعجابآور آن در انواع گوناگون معرق، هفترنگ، معقلی و مقرنس جلوه پیدا میکند.
کاشیکاری پنجمین شیوه اساسی و بنیادین در تزئینات ساختمان محسوب میشود.
شیوهای که همچنان در رده زیباترین و البته گران ترین تزئینات قرار دارد.
هنر کاشیکاری در ایران با ورود اسلام به اوج خود رسید.
معماری ایرانی که در مکانهای اسلامی اجرا شد بدون کاشیکاری قطعا به رستگاری نمیرسید.
زیبایی مکانهای زیادی در ایران و دنیا مدیون تزئینات کاشی است.
ترکیبی از خاک رس، سنگ و دیگر مصالح که در شش مرحله ساخته، پخته و لعاب داده میشود تا جلوهگر طرح و نقشی چشمنواز باشد.
کاشیکاری انواع و اقسام مختلفی دارد که هر کدام از آنها زیبایی و جلوه گری خاص خود را دارند.
کاشیکاری معرق
زیباترین و سختترین مدل کاشی، معرق است که فقط استادان بزرگ از پس اجرای آن برمیآیند.
در این نوع کاشیکاری قطعههای مختلف کاشی بریده شده و کنارهم کار میشوند تا به اصطلاح پارچهای زیبا از کاشی خلق شود. معرق کاری کاشی از قرن چهارم هجری و در زمان حکومت سلجوقیان رواج پیدا کرد و در قرن هشتم به کمال رسید.
در این قرن بخشها و اشکال مختلف کاشی ریزتر شدند و طرحهای هنرمندانهای خلق شد.
کاشی معرق در چند مرحله انجام میشود، ابتدا استاد طرح مورد نظر را میکشد و آن را به دقت رنگآمیزی میکند. سپس طرح شماره گذاری و بخش بندی میشود، پس از این مرحله طرح از روی کاغذ چیده و بر اساس رنگ طبقه بندی میشوند.
کاغذهای بریده شده با استفاده از سریشم بر روی کاشی با رنگ مورد نظر چسبانده میشود.
پس از آنکه کاغذهای چسبانده شده کاملا خشک شد با استفاده از تیشهای شروع به برش قطعات کاشی میکنند که به آن “لبزنی” میگویند. پس از بریده شدن و صیقل دادن کاشیها نوبت آن است که بر اساس شماره گذاری تکههای کاشی در کنار هم چیده شوند. در نهایت ملات ریزی و نصب کاشیها بر روی محل مورد نظر انجام خواهد شد. این مدل کاشیکاری نیاز به دقت بسیار بالا دارد و زحمت زیادی را میطلبد.
کاشیکاری معرق در بناهای شاخص زیادی بهکار رفته است.
صفویان نیز علاقه زیادی به این مدل از کاشیکاری داشتند و این تزئین در این دوران به اوج خود رسید.
مسجد شیخ لطفالله، مسجد جامع عباسی، کاروانسرای عباسی، مسجد کبود تبریز و بخشهایی از کاخ نیاوران از جمله بناهایی هستند که میتوان در آن نمونه اعلای کاشی معرق را دید.
کاشیکاری هفت رنگ
در این شیوه، کاشی با شکل و ابعاد منظم بنا بر سلیقه استادکار و ویژگیهای محل اجرای اثر با شکلهای مربع، مستطیل و شش ضلعی در کنار هم قرار میگیرد. در این نوع از کاشیکاری ابتدا طرح را با استفاده از زغال از روی کاغذ بر روی کاشی کپی میکنند، سپس رنگآمیزی کرده و کاشی را درون کوره قرار می دهد.
سیاه، سفید، لاجوردی، فیروزهای، قرمز، زرد و حنایی هفت رنگ متداولی هستند که در کاشیکاری هفت رنگ استفاده میشوند.
کاشی لعاب دار یا کاشی هفت رنگ از دوره تاریخی هخامنشی در بناهای باستانی دیده شده است. ولی هیچگاه به صورت جدی و به فراوانی در بناها استفاده نشده است. تا دوره تاریخی سلجوقی که کاشیهای رنگین جای خود را در تزیینات بناهای مهم پیدا می کنند و به عنوان یکی از تاثیرگذارترین بخش های بنا، خود را جلوه گر میسازند.
این مدل از کاشیکاری سرعتی بیشتر از معرق دارد.
کاشیکاری هفت رنگ را بیشتر در اماکن مذهبی میتوان دید.
پس از گسترش اسلام این مدل از کاشیکاری را به وفور در مساجد به خصوص منارهها میتوان دید.
مناره مدرسه چهارباغ اصفهان یکی از بناهایی است که نمونه زیبا و اعلای کاشیکاری هفت رنگ یا خشتی را میتوان در آن دید.
کاشی کاری مَعقِلی
کنارهم قرار گرفتن کاشیهای بسیار کوچک که معمولا شکل هندسی مربع یا مستطیل دارند، کاشیکاری معقلی است.
سبک معقلی در واقع ترکیبی از کاشیکاری و آجر بوده که باعث به حداقل رسیدن میزبان انبساط و انقباض کاشیها شده و در نتیجه آسیب کمی به لعاب کاشی میرسد. در کاشی معقلی از انواع خطوط مستقیم در محورهای عمودی و افقی، همچنین گاه خطوط مورب با زاویه ۴۵ درجه و شطرنجی استفاده میشود.
به کاشیکاری معقلی، بنایی نیز میگویند.
کاشی معقلی به خط کوفی بنایی مزین بوده و در سطوح مختلف تزئینات معماری از آن استفاده میشده است.
از این خط در کتابت و نگارش استفاده نمیشده، اما در معماری کاربرد زیادی داشته است؛
به این صورت که ابتدا نوشته را در صفحهای شطرنجی مشخص و سپس حروف را مرتب میکردند.
در مرحله پایانی نیز آجر و کاشی بر روی بنا نصب میکردند تا حروف شکل بگیرد و نوشته نمایان شود.
این نوع از کاشیکاری اگرچه پیش از ظهور اسلام به دست ایرانیان ابداع شد، اما در دوران اسلامی و در قرن پنجم هجری به کمال رسید.
کاشیکاری معقلی را در بناهای به جا مانده از دوران تیموری و ایلخانی به خوبی میتوان دید.
این نوع از تزئین را حتی در آثار معاصر مانند حرم امام رضا و امامزاده صالح قابل رویت است.
در مسجد جامع اصفهان و مسجد علی نیز کتیبههایی به سبک معقلی به چشم میخورد.
کاشیکاری مقرنس
مقرنس در معماری ایرانی – اسلامی جایگاه بسیار مهمی دارد.
به طور کلی به آنچه که به شکل نردبان و پله پله و مانند آویزهایی قندیل مانند باشد، مقرنس میگویند.
مقرنس را به پوزه آهو تشبیه کردند و ریشه آن را نیز از قرنیز و کرنیس یونانیها دانستهاند.
مقرنس پیشتر جنبهای ساختمانی داشت، اما به مرور زمان جنبهای تزئینی به خود گرفت.
در بیشتر ورودی بناهای مهم از جمله مساجد و بازارها از آن استفاده شد.
مقرنس یکی از انواع تزئینات است که به مصالح گوناگون از جمله کاشی و گچ وابستگی دارد.
این تزیین در چهار نوع مقرنسهای جلو آمده، مقرنسهای روی هم قرار گرفته، مقرنسهای معلق و مقرنسهای لانه زنبوری وجود دارد. در هر نوع ابتدا با استفاده از گچ، آجر و آهک طرح را زده و برشها و قندیلها را براساس شکل مورد نظر درمیآورد و سپس کاشیهای ساخته شده متناسب با بنا را به آن میچسبانند.
این کاشیها میتوانند از انواع کاشیهای هفترنگ، معرق و غیره باشند.
مقرنس را یکی از مهمترین ارکان معماری اسلامی نامیدهاند.
چرا که گستره آن در مناطق اسلامی از شرق تا جنوب اسپانیا کشیده شده است. به عنوان عنصری ایرانی و بسیاری از بناهای اسلامی قابل رویت است.
تاریخ دقیقی از ابداع مقرنس و استادان آن در دست نیست.
اما به قطع زیباترین مقرنسها را در معماری صفوی و در مجموعه میدان نقش جهان و مسجد جامع عباسی میتوان دید.
در ادامه به معرفی انواع کاشی مقرنس می پردازیم:
مقرنس لانه زنبوری
همانطور که از نام آن ها پیداست ساختار این نوع مقرنس کاری شبیه به لانه زنبور و خانه ۵ ضلعی می باشد.
مقرنس معلق
این نوع مقرنس کاری مانند قندیل های آهکی از سقف آویزان می شوند.
مقرنس روی هم قرار گرفته
برای ساخت این نوع مقرنس از آجر، گل، گچ و آهک استفاده می شود.
بین ۲ تا ۵ ردیف مقرنس روی هم قرار می گیرند.
مقرنس جلو آمده
در این نوع مقرنس کاری از فقط از آجر و گل استفاده می شود.
تقریبا می توان گفت گه مصالح دیگر کاربردی ندارند.
کاشی کاری مشبک
همانگونه که از نامش پیداست، کاشی کاری مشبک گونهای از کاشی کاری بوده که در آن کاشی به صورت شبکه شبکه در میآید. به گونه ای که نور از آن بتواند عبور کند. در میان آثار معماری و بناهای برجا مانده از ادوار گذشته مانند بازارها، حمامها و مـسجدها پردهای یا شباکی از سفال یا کاشی وجود دارد که طبق نظر برخی از پژوهشگران هوای متغیر ایران، آفتاب تند و روشن، باد و طوفان و گردباد و عقاید خاص ملی و مذهبی باعث ایجاد اینگونه شبکهها شده است. پنجرههای ساخته شده از کاشی مشبک باعث بیرون راندن حشرات موذی، حفظ حریم داخل خانه و عبور راحت نور بوده است.
کاشی مشبک به دو گونه قالبی و برشی ساخته میشود.
شیوه کار اینگونه است که سفال های لعاب داده شده را بر مبنای طرح اصلی بریده و سپس با در کنار هم قرار دادن آن ها طرح اصلی را میسازند. مشبکهای مسجد جامع شیخ لطف الله، مقبره جعفراصفهانی و بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی از جمله زیباترین نمونههای کاشیکاری مشبک است.
“کاشی و سرامیک رفسنجان”
یکی از عجیب ترین صنایع دستی کرمان، کاشی و سرامیک رفسنجان آن است. خاک مرغوب رفسنجان موجب شده تا کارخانه های کاشی و سرامیک زیادی در آن منطقه رونق پیدا کند. کلمه ی سرامیک از کراموس برگرفته شده به معنای سفالینه که در گذشته خطه هایی که خاک مرغوب داشتند کاشی و سفالینه های دست ساز را درست می کردند. کاشی از دو قسمت استخوان بندی و لعاب رو تشکیل می شود که در گذشته لعاب رویی نبوده است و روی خشت زیرین تصویر و نقوشی را حک می کردند.
پس از روی کار آمدن لعاب و پیدایش نقوش بر روی سرامیک و کاشی هنرهایی مثل کاشی کاری و … پدیدآمد. یکی دیگر از صنایع دستی پر طرفدار استان کرمان، کاشی کاری های سنتی و دست ساز آن است. بعلاوه امروزه کاشی های سفارشی نیز تولید می شود به گونه ای که طرح های خاص مثل مساجد، بناها، اشخاص معروف و … با نرم افزار بر روی لعاب سرامیک حک می شود و بدین ترتیب افراد می توانند کاشی مورد نظر خود را در قطعات مختلف سفارش دهند.