رسم و رسومات قدیمی مردم سیرجان
ریش تراشون
مردان سر وصورتشان را تا بعد از خاکبندان اصلاح نمی کردند وبعد از خاکبندان یک نفرکه نسبت خویشاوندی دور داشت دعوتی به عمل می آورد و اوستای سلمانی را به منزل آورده و سر و صورت عزاداران را اصلاح می کرد . در این مهمانی حتماً با شام و یا ناهار را مدعوین پذیرایی می شد این دعوت «ریش تراشون» نام داشت و هزینه ی اصلاح سروصورت مدعوین به عهده ی میزبان بود. مراسم ریش تراشون را بعضی ها بد شگون می دانند ومعتقدند هر کس اقدام به برپایی چنین جلسه ای نماید طولی نمی کشد که خودش نیز عزیزی را از دست می دهد و برایش مجلس ریش تراشون برپا می کنند.
عید اول
اولین عید را بعد از فوت شخص « عید اول » گویند . در این روز مردان و زنان صاحب عزا در جلساتی جداگانه می نشینند و از صبح تا هنگام غروب آفتاب مهمانان را می پذیرند .
عید اول به قبرستان نمی روند و با شیرینیهایی نمونه ی روز ختم وخاکبندان ومیوه ی مناسب فصل پذیرایی می کنند ومعتقدند اولین عید جای میت در نزد خانواده اش خالی است وبرای تسلای بازماندگان، اقوام وآشنایان باید دور آنها جمع شوند .
عید اول حدود ۷۰-۶۰ سال قبل در سیرجان مرسوم شده وتا سالهای قبل چنین مراسمی انجام نمی شد به انجام مراسم عید «عید گرفتن» گویند .
«قربانی کردن»را نیز امر مهمی می دانستند « می دانند » و اگر ا نظر مالی قدرت خرید گاو یا گوسفند نداشته باشند حتماً پشمک ونان برنج و یا خرما خیرات می کنند .
بر این عقیده اند خیرات روز قربان مستقیماً به دست میت میرسد وباعث شادی او و وسعت قبرش می گردد.
بهترین خیرات قربان را ، گاو وگوسفند می دانند زیرا معتقدند میت از این قربانی به عنوان مرکبی جهت گذشتن از پل صراط استفاده می کند ، بنابراین در ذبح قربانی ، نهایت وسواس را نشان می دهند که مبادا گوسفند یا گاو عیب ونقصی داشته باشد ، به همین علت کله ی گوسفند قربانی را به هر کس بدهند سفارش می کنند چشمهایش را در نیاورند ، زیرا معتقدند گوسفند نابینا به دست میت میرسد و در نتیجه میت نمی تواند بر پشت او سوار شود و ا پل صراط عبور نماید .
برای مرده تازه گذشته ، یک رو قبل از عید قربان قربانی می کردند ومعتقد بودند انتظار کش و چشم براه است .اعضاء خانواده ی میت حدود یک ماه تا چهل روز پنهانی حمام میرفتند وحمام کردن را زشت می دانستند .
مراسم چهلم حدود ۲۰ سال است که در سیرجان برگزار می شود ودر این مورد نیز عقایدی دارند . یک هفته قبل از چهلم میت به مح فن نمی روند و به تعداد فرزندان میت از روزها کم می کنند «مثلاً میتی که سه فرند دارد روز سی وهفتم » چهلم او حساب می شود . برگزاری مراسم چهلم نیز بستگی به وسع خانواده ها دارد .
خونه روفی «خونه تکونی»
یکی دیگر از مراسمی که قبل ازعید نوروز انجام می شد ، مراسم تمیز کردن مثل و شستن فرشها وپتوها و پرده ها بود ، خانم خانه برای این کار از شخص یا اشخاصی کمک می گرفت و هر روز وسایل یکی از اطاقها را بیرون می آوردند و باصطلاح «از بیخ و بن جا را تمیز می کردند وتار عنکبوت یا اصطلاحاً کاربافو وگراشه های » سقف و سه کنج اطاق را می گرفتند . شیشه ها را پاک نموده درها را می شستند وپشت دری و پرده را برای شستن پایین می آوردند و فرشهای کثیف را وارون در کوچه پهن می کردند تا خاکشان تکانده شود سپس دو نفر مرد با چوبهای نسبتاً کلفت و بلند خاک آنها را در حیاطمنل جایی که خاک نبود می انداختند و یکی دو ساعت خیس کرده سپس با کیسه ی حمام شروع به شستن می کردند و با ظرفی فلزی لبه دار روی فرش می کشیدند تا آب به یک طرف کشیده شود ، فرش شسته شده را روی دیوار منزل و یا داربست انگور وچوب می انداختند تا خشک شود .
پتوها را هم درحوض و یا جاویه وتغار رختشویی می خیساندند و با پا آنها را مالش می دانند وآبکشی کرده برای خشک کردن آویزان می نمودند .
بعد از شستن لحاف و پتو ولباس ، به «قلاع کردن» ظروف مسین اهمیت می دادند و برای سفید کردن ظروف مسین زنگ ده آنها را به مغازه ای قلاعگیری می بردند و یا اینکه به افرادی که جهت این کار به منازل می آمدند می سپردند و قلاعگران نیز در کوچه و یا دالان مناززل شروع به سفید کردن ظروف می نمودند . شستن حوض به وسیله ی آبکشی جزء کارهایی بود که قبل از عید و بعد از خونه تکونی انجام می گرفت .
تولد امام زمان «عج»
روز تولد امام زمان را «روز چراغونی» گویند وهر طبقه وقشری از مردم در ش و روز تولد امام زمان (عج) گونه ای اظهار شادی وخوشحالی مینمایند .
از سالهای گذشته بازاریان ، بازار و سر در مغازه ها را با پارچه های رنگی وچراغ و بقچه های پته و قالیچه های مخملی ومعمولی آذین می بستند و تا پاسی ازشب گذشته در بعضی ازمغازه ها نمایش هایی اجرا می شد و مردم برای تماشا جمع می گشتند و با شربت و شیرینی پذیرایی می شدند .گرچه اکثر مغازه ها باز بود ورفت وآمد انجام می شد اما خرید و فروش صورت نمی گرفت وهدف کسبه و بازاریان برپایی جشن وپذیرایی از مردم بود.
علاوه بر آذین بندی بازار ومغازه ها سقاخانه ها را با فرش و پته وپارچه های رنگین تزیین نمده و با شربت و شیرینی از مردم پذیرایی بعمل می آمد و در بعضی از منازل مراسم جشن و مولودی برگزار می شگت ونذوراتی از قبیل شله زرد – شربت – چلو خورشت – آش رشته ادا می شد .از عصر چهاردهم تا عصر پانزدهم شعبان در کوچه ها و خیابانها شربت می دادند و مدم به عنوان نذر و تبرک و به یاد امواتشان غذا و شیرینی توزیع می نمودند .افطاری دادن ودعوت مومنین روزه دار ، دراین روز انجام می گرفت و در مجالس جشن علاوه بر مواودی زیارتهای مختص این روزخوانده می شد.
مجالس دعای ندبه ، دعای عهد و زیارات خاص امام زمان (عج) نیز در مجالس مختلف زنانه و مردانه برپا می گشت و شرکت کنندگان با نذورات متعلق به امام زمان (عج) پذیرایی می شدند .
بچه هایی را که در این روز متولد می شدند و به نسبت جنسیت آنها مهدی – شعبان و نرگس و نرجس نام می نهادند .
به شب نیمه شعبان «شب چراغونی» و به نذورات این شب «نذر چراغونی» و به شرکت و تماشای مراسم «سیل چراغونی» می گفتند .« در حال حاضر بازاریان مانند گذشته در بازار جشن نمی گیرند اما بقیه ی مراسم مفصل تر انجام می شود ».
مراسم محرم و صفر
کلوخ اندازون
به ایام قبل از محرم که مردم سعی در برپایی مهمانیها وجشنهای مختلف دارند «کلوخ اندازون» گویند.
تهیه ی لباس مشکی : خرید و دوخت لباس محرمی را قبل از عید غدیر بدشگون دانسته و بر این عقیده اند چنین لباسی در مراسم عزای عزیزی از خانواده استفاده می گردد لذا تهیه ی آن را به بعد از عید غدیر موکول می نمایند ، قدیمیها بر این عقیده بودند که نگهداری لباس مشکی بد شگون است وکراهت دارد بنابراین بعد از اتمام ماههای عزاداری و عزاداریهای شخصی کلیه ی لباسهای مشکی را در بقچه ای بسته خارج ازز منزل می گذاشتند تا عابری بردارد . افراد مستحق نیز از گرفتن اینگونه لباسها اباء می کردند و از ترس اینکه حادثه ی شومی برایشان پیش نیاید چنین بخششی را قبول نمی کردند . پوشیدن لباس مشکی عمومیت نداشت و بعضی از مردم در نهایت ایمان وعقیده در ماه محرم و صفر از لباس معمولی استفاده می کردند و به دلیل بدیمن بودن لباس مشکی درصدد تهیه ی ان جهت هیچگونه مراسمی اعم از عزاداری شخصی وعزاهای مذهبی بر نمی آمدند .
اعتقادات : ۳ روز قبل از محرم را شهادت حضرت مسلم و۳ روز بعد از صفر را پرسه ی پیامبر اکرم (ص) دانسته وکارهایی را که با عزاداری مغای بود انجام نمی دادند بنابراین اصلاح سر و صورت و رنگ وحنا گذاشتن ازبیست وهفتم ذیحجه تا چهارم بیع الاول انجام نمی شد و این عقیده در بین زن و مرد پا بر جا بود .
مراسم ماه مبارک رمضان
کلوخ انداوزن
به ایام قبل از محرم و صفر وجمادی الاول و ماه مبارک رمضان کلوخ اندازون گویند . طی این مدت مجالس عروسی ، جشن، مهمانی بیش ازسایر مواقع برگزار می گردد که خواه نا خواه به علت اعیاد مذهبی در کلوخ اندازون ماه رمضان شور و حال بیشتری برپاست . در ماه مبارک مجالس عروسی ، جشن ختنه سوران ، مهمانیهای مختلف برگزار نمی گردد واگر خانواده ای مجبور به برپایی جشنی شود حداکثر تا نیمه ی اول ماه رمضان و یا ازبیست و ششم به بعد بصورتی ساده ومعمولی اقدام به انجام آن می نماید .
عید فطر
روز عید فطر را «عید اشکم» می گفتند واز آغاز روز برای شرکت وحضور در نماز عید که در قبرستان شهر برگزار می شد آماده می شدند شرکت مردم در نماز عید فطر طبق برنامه ی قبلی بود بردینگونه که جلوی بازار یا «دنه ی مزار» جمع می شدند دو همراه با پیش نماز در حالیکه صلوات بر محمد وآلش می فرستادند در صفوف مرتب به طرف قبرستان پیش می رفتند و صف نماز را می بستند .
پس از اتمام نماز وخواندن فاتحه برای اهل قبور با دانه ای خرما و یا نخود ، نقل ، کشمش افطار می کردند وعید را به یکدیگر تبریک می گفتند و به منزل بر می گشتند .
جملاتی را که در روز عید فطر ردو بدل می کردند اینگونه بود :« نماز روزاتون قبول ، خوش نماز و خوش روزه ، مبارکا باشه » و شخص مقابل می گفت :« خدا قبول کنه ، از شما قبول باشه ، قبول درگاه حق ، عید شمامبارک».
بعضی افراد در برابر تعارفات شکسته نفسی می کردند ومی گفتند :« دن بستن که سعادت نداره خوش به سعادت شما که تونستین عبادت کنین ما فقط مثل سگ دن بستیم وآب و نون نخوردیم».در اینگونه تعارفات شخص خودش را به سگ تشبیه می کند که در این مدت به آب و نان دسترسی نداشته ومجبور به تحمل تشنگی وگرسنگی شده است .