“ریشه نام کرمان”
کرمان در گذشته نامهای دیگری چون بوتیا، کجاران (بم)، کریمان، کرمانیا، کارمانا و گواشیر داشتهاست.
نام کرمان را در کتیبههای داریوش میتوان دید. در آنجا کرمان نام ناحیهای است که از آن چوب یاک برای کاخهای هخامنشی حمل میشود.
نوشتههای یونانی هم آن را کرمان خوانده و مردم کرمان را تیرهای از پارسیان گفتهاند.
از ریشه کر (کر به اوستا و کری به سانسکریت) چندین واژهٔ سانسکریت در دست است و بر این مبنا چند فرض در رابطه با معنای واژهٔ کرمان در دست است:
در کتاب شاهنامه فردوسی در بخش پادشاهی اشکانیان از کرمان با نام کجاران (بم) یاد شدهاست و دلیل تغییر نام آن به کرمان اینگونه در بیتی آورده شدهاست:
«چو یک چند بگذشت بر هفتواد بر آواز آن کرم کرمان نهاد»
“کرمان سرزمین کار و کوشش”
کرمن به معنی کار و کوشش و وظیفه و نیز کارکن و کوشا، کرمینه به معنی ماهر و استاد، کرمان بندا به معنی کاربنده یا وظیفهشناس و واژههای دیگر که از کرمان ساخته شدهاند، همه معنی کار و کوشش را میرسانند
و بنابراین کرمان به معنای سرزمین کوشش و کار است.
ریشهٔ دیگر کر که به اوستایی «کر» به سانسکریت «کری» تلفظ میشود و به معنی بریدن و کشتن و جنگیدن است و واژههای کارد، پیکار و کارزار نیز از آن است که بر این مبنا کرمان به معنای سرزمین جنگ و پیکار است.
فرض سوم این است که کرمان واژهای اسطورهای است و از واژهٔ کریمان پدر نریمان گرفته شدهاست.
چنانکه در فرهنگ آنندراج میخوانیم: کریمان پدر نریمان آن شهر را به نام خود بنا نهاده. بر این مبنا باید فرض کرد که در اوستا و سانسکریت، کرمان به معنای کوشا، و نریمان به معنای مردانه باشد.
به باور فریدون جنیدی پژوهشگر زبانهای باستانی و ایرانشناس، واژهٔ کرمان از کِر به معنای کوه و مان (پسوند مکان) تشکیل شده و به معنای سرزمین کوهستانی است که با توجه به موقعیت کوهستانی شهر و استان کرمان بیش از دیگر فرضیهها
مقرون به واقعیت مینماید.