استاد علی اکبرصنعتی
مرحوم علی اکبر صنعتی در سال ۱۲۹۵ در کرمان به دنیا آمد. در شش ماهگی پدرش را از دست داد و مادرش چون تهیدست بود او را به مرحوم حاج علی اكبر صنعتیزاده موسس پرورشگاه صنعتی کرمان میسپارد حاج علی اکبر صنعتی زاده مرد خیر سرپرستی فرزند یتیم را به عهده میگیرد.
کودکی
سیدعلی اكبر از همان كودكی ذوق نقاشی را در خود احساس میكند. از آنجایی که هنگام ثبت نام برای شرکت در کلاس ابتدایی نیاز به شناسنامه بود، گروهی از شاگردان پرورشگاه ازجمله سید علی اکبر صنعتیزاده هم فاقد شناسنامه بودند، مرحوم حاج اکبر صنعتی نماینده اداره آمار و ثبت احوال را به پرورشگاه دعوت کرد.
از او خواست که برای شاگردان پرورشگاه که فاقد شناسنامه بودند با فامیل صنعتیزاده شناسنامه صادر کند. سید علی اکبر صنعتی دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زمان زندگی در پرورشگاه به پایان رساند.
تحصیلات
علی اکبر صنعتی ضمن تحصیل در پرورشگاه با توجه به عشق و علاقه وافری که به فنون نقاشی و مجسمهسازی داشت، در حد توان به خلق آثار ارزشمند در پرورشگاه دست یافت. مرحوم حاج اکبر صنعتی (موسس پرورشگاه) که از علاقه و استعداد او در این زمینه، با نقاشیهایی که روی دیوار یتیمخانه میکشید و مجسمههایی که با گل میساخت پی برد، همواره موجبات تسهیل در کار و تشویق او برای خلق آثار زمینهای را فراهم میکرد و این تحولی درزندگی او بود.
«حواست باشد پسر جان این پول حق همه برادر، خواهرهای تو است که در این پرورشگاه زندگی میکنند. پس مواظب باش آن را هدر ندهی و هنری را بیاموزی که آنها هم به تو افتخار کنند.»
سرانجام پس از تحصیلات ابتدایی حاج اكبر او را نزد پسرش به تهران میفرستد و در این هنگام به او میگوید
اینها حرفهای سرپرست علی اکبر صنعتی در زمانی بود که میخواست او را برای ادامه تحصیل به تهران بفرستد. بعد از آن که پول ثبت نام در مدرسه هنر کمالالملک را در جیبش گذاشته بود، چنین گفته بود. علی اکبر جوان هم این توصیه را گوش کرد و تمام عمر با به کارگیری آن زندگی کرد.
طی ۱۲ سال در مدرسه كمالالملك در مدرسه صنایع مستظرفه که در آن سالها به همت مرحوم محمد غفاری معروف به کمالالملک تاسیس شده بود، به ادامه تحصیل مشغول شد.
نزد استادان نام آوری چون ابوالحسن خان صدیقی که بعد از کمالالملک ریاست مدرسه صنایع مستظرفه را به عهده داشت، علیمحمد حیدریان، حسین خانشیخی و علی رخسار، آمورش دیده و به خلق آثاری ارزشمند در زمینههای نقاشی و مجسمهسازی پرداخت . در آن زمان با آلبرت هوفمان نقاش آلمانی آشنا و شش ماه، عصرها بعد از تعطیل شدن کلاسهای مدرسه، به خانه او میرفت و تعلیم آبرنگ میگرفت.
تدریس نقاشی
وی در سال ۱۳۱۹ به درجه لیسانس در نقاشی نائل میشود . در همان سال به كرمان میآید ، برحسب وظیفه و ادای دین نسبت به پرورشگاهی كه در آن پرورش یافته بود، تعداد ۴۰ تن از كودكان یتیم پرورشگاه را انتخاب کرده و به آنها تعلیم نقاشی میدهد كه تعدادی از آنها در این زمینه به موفقیت دست یافتند.
موزه صنعتی تهران
درسال ۱۳۲۴ به تهران میرود و با كوشش عبدالحسین صنعتیزاده موزهای در میدان توپخانه (موزه صنعتی تهران) ساخته و به هلال احمر واگذار میكند. این موزه به عنوان اولین موزه مردمی در سال ۱۳۲۵ هجری شمسی با برگزاری نمایشگاهی افتتاح و با استقبال بسیار زیادی روبرو شد. دیگری نیز در سال ۱۳۳۰ هجری شمسی در خیابان كالج تولستوی دائر شد که تمامأ اختصاص به نمایش آثار خود استاد داشت.
در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شمسی بین مصدق و شاه درگیری پیش آمد و حکومت مصدق با کودتا برکنار شد . عدهای آدم جاهل و ناآگاه به نمایشگاه هجوم آورند و مجسمه های بیگناه استاد را شکستند.
قصد آنها شکستن مجسمههایی بود که بالاجبار علی اکبر از شاه ساخته بود. اما اکثر مجسمههای نمایشگاه خرد شد، تابلوهای آن شکست و از بین رفت.
بعد از آن علی اکبر مدتی را با نا امیدی گذراند اما به خود دلداری داد و تصمیم گرفت به جبران آن بپردازد. او هر مجسمه و تابلویی که امکان مرمت داشت – تا آنجا که توانست – از نو ساخت. “دوباره از نو” با دو سال تلاش مداوم، مجسه هایی از شخصیتهای بزرگ ایران و جهان ساخت و در آن جا به نمایش گذاشت.
موزه صنعتی کرمان
برخی از آن آثار در مهرماه ۱۳۵۶ برای افتتاح موزه كرمان به این شهر منتقل شدند. در سال ۱۳۵۲ ش عبدالحسین صنعتی زاده پسر حاج اكبر (موسس پرورشگاه) از دنیا میرود و چهار سال بعد از مرگ وی با كوشش نوه حاج اكبر (همایون صنعتی زاده) و جمعی از دوستداران هنر، موزه هنرهای معاصر (موزه صنعتی) کرمان افتتاح میشود.