کلیدزنی و الله رمضونی دو سنت کهن کرمانیها در ماه رمضان
در فرهنگ عامه ایران که پیوستگی خاصی با فرهنگ اسلامی دارد، بعضی از ماههای سال اهمیت و جایگاه ویژهای دارند. محرم، شعبان و رمضان را شاید بتوان مهمترین ماههای هر سال از این حیث برشمرد. این موضوع، البته بستگی تام و تمامی با روحیه مذهبی ایرانیان دارد که سنتهای مذهبی و آئینی اسلام را رنگ و رونق افزونتری میبخشد ، برخی از این سنت ها در حال حاضر منسوخ و بعضی دیگر هنوز هم رواج دارد، فلسفه کلیه این آداب و رسوم در این ماه و دیگر ماه های سال ایجاد الفت و دلبستگی بیشتر و تسری کمک به دیگران و ایجاد همدلی و وحدت در جامعه بود و در کلیه سنت هایی که به آن اشاره شد می توان این اصل را دریافت.
ماه رمضان از دیرباز، حال و هوای ویژهای را برای مردم کرمان به ارمغان آورده است ، این ماه به واسطه معنویت حاکم بر آن دارای آداب و رسوم خاص خود است که در کرمان نیز این آداب و رسوم هر چند تغییراتی نسبت به گذشته داشته است، اما با شور و هیجان خاصی برگزار میشود .
منطقه کویر، مردم کرمان همزمان با ماه مبارک رمضان با برپائی آئین هایی از جمله الله رمضونی، چهل منبرون و کلید زنی برگ دیگری از فرهنگ و رسوم غنی کرمان زمین در ماه میهمانی خدا را رقم می زنند .
کلید زنی یکی از آداب و رسوم مردم کرمان است که در شبهای ماه مبارک برگزار میشود ، در این مراسم زنی داخل یک سینی آینه ، سرمهدان و یک جلد کلامالله مجید قرار داده به منازل اهل محل میرود و در حالی که صورت خود را با چادر پوشانده با کلید به سینی میزند.
اگر از سوی صاحبخانه پاسخ هایی چون «چراغ بیاور» و یا «قند و شیرینی بیاور» داده شود در این صورت زن کلید زن ، امیدوار شده و کمک هایی را دریافت می کند ، در غیر این صورت محل را ترک می کند.
کلید زن نباید تا آخر این برنامه حرف بزند (به خاطر اینکه شناخته نشود حرف نمیزند) ، می افزاید: صاحبخانه پس از گشودن در، آینه داخل سینی را برمیدارد و چهره خود را مینگرد، سپس مقداری شیرینی، قند یا پول داخل سینی قرار میدهد.
کلیدزن این عمل را با نیت از پیش تعیین شده انجام میدهد و در پایان صاحبخانه که میداند کلیدزن برای طلب حاجت آمده، میگوید: انشاءالله حاجت روا بشید ، در پایان خوراکیها یا پول جمعآوری شده را به مستمندان میدهند.
این مراسم در سیرجان قدیم که بطور ویژه به زنان حاجتمند اعم از بیوه زنان ، دوشیزگان جوان دم بخت یا زنان عقیم ( بی فرزند )اختصاص داشته است، بدینگونه که درون یک کِمو (= غربال گندم )یک قطعه آيينه ، یک عدد سرمه دان و قدری نبات مي گذاشتند و در حالی که صورت های خود را می پوشاندند تا کسی آنها را نشناسد ، در محله های نزدیک به درب خانه ها می رفتند. کليدزنها جلوی هر منزلی که مي رسیدند با کليد چوبي که در دست داشتند ، کمو يا درب خانه را مي کوبیدند. زن صاحبخانه با شنيدن این صدا ، در را باز مي کرد و بدون اینکه سوالی از آنها بپرسد به نیت روشنايي و باز شدن گره از کار کليدزنها به آينه را بر می داشت ، خود را در آن می دید و مقدار کمی از نبات داخل کمو را در دهان مي گذاشت آنگاه سرمه دان را باز می کرد و به چشم خود سرمه مي کشید. در انتها نیز مقداري خوراکي و پول و یا اگر این مراسم در نیمه آخر تابستان بود ، دانه اي انار در کمو مي ریخت و زنهای کلید زن به سوی خانه ی بعدی می رفتند .
اين رسم زیبا تا پاسي از شب ادامه داشت،مردم سیرجان قدیم عقيده داشتند آنچه که خوارکی هایی که کليدزنها از خانه ها جمع مي کردند خواص بسیاری دارد و اگر شخصی حاجتمند با عقیده و ایمان از آنها مصرف کند به حول خداوند حاجتش روا خواهد شد.
از دیگر سرگرمیهای بچه ها و جوانان در شبهای ماه رمضان خواندن اشعار « الله رمضانی» است. این رسم در شهرها و آبادیهای کرمان، یزد، مشهد، بیرجند، بجنورد، تربت جام و بعضی از شهرهای استان فارس و گرگان برگزار می شود. برای اجرای رسم «الله رمضانی» جوانان و بچه های هر محله با تشکیل گروههای پنج تا ده نفره از شب یکم ماه رمضان پس از افطار به در خانه ها می روند و اشعار « الله رمضانی» می خوانند.
هر گروه از میان خود یک استاد و یک انباردار بر می گزیند. وظیفه ی استاد، رهبری گروه و وظیفه ی انباردار جمع آوری هدایاست. هدایا یا پول است یا یک خوردنی مانند گردو، کشمش، خرما، بادام، هلو و زردآلو
این گروهها شب های ماه رمضان بر در خانه ها می زنند و با إذن صاحب خانه قطعه شعری را به این مضمون می خوانند:
اللهالله رمضون / شیخ شیدهالله باس خزون/ رمضون اومده خوش نومش کنید/ گو و گوساله بقربونش کنید/ گو و گوساله که دستت نرسید/ خروس یکساله قربونش کنید / تو که خیر دادی با ناز و نیاز / پیش پیغمبر باشی سرفراز / این در خانه رو ور (به) روزه/ صاحب این خونه مخمل دوزه/ این در خونه که رو ور مشهده/ صاحب این خونه داماد نشده بله بله بله بله /سلام کردم که سلامت باشین/ زیر علم سبز محمد باشین / شیر علی، شیر علی یا صاحب شیران علی / این خونه که روبر روزه / صاحب خونه که مخمل دوزه / شیر علی، شیر علی یا صاحب شیران علی / ما از آن بالای بالا اومدیم / ما از اون صندوق اعلاء اومدیم / داره میباره دانه دانه / اول آمدیم زدولتخانه/ سلام کردیم که سلامت باشین / زیر علم سبز محمد باشین / یا ثوابی، یا گناهی، یا کاسه آبی ، با تکرار هر بیت از این سروده بقیه می گویند: «صل علی محمد صلوات برمحمد.» و در پایان نیز این هدایا بین مستمندان هر محله تقسیم می شود.
کرمانی ها در روز و شب بیست وهفتم ماه رمضان نیز آیین های خاص خود را داشتند که عموماً در فضایی مشابه است؛ مثل “پیرهن مراد” که دوخت یک پیراهن در این شب برای گرفتن مراد یا “کیسه مراد”، “سنگ مراد”، “حلقه مراد” و … است که در حقیقت همگی گرو نگهداشتن چیزی برای دریافت مرادی تا سال بعد بوده و اعتقاد عمومی بر این است که خداوند مراد آنها را به خاطر این شب خواهد داد.
کرمانیها و بيشتر خانمها در روز ۲۷ رمضان بين نماز ظهر و عصر، کيسهاي از پارچه سفيد ميدوزند و در داخل آن پول ميگذارند و در آن را ميدوزند و براي برکت روزي و پولشان، آن را داخل خانه نگهداري ميکنند. در همين روز اگر کسي قرار است پارچهاي براي خياطي آماده کند، آن را در مسجد برش ميزنند و مرسوم است که ۷ نفر خانم که نامشان فاطمه باشد، بايد اين چادر را براي آن دختر کوک بزنند تا بختش گشوده شود.
در همين روز پس از نماز ظهر و عصر، کساني که مشکل دارند، براي گشايش کار يا مشکلاتشان ۴۰ دانه جو جدا ميکنند و به هر کدام از اين جوها يک قل هوالله و در مجموع ۴۰ قل هوالله ميخوانند و با آب وضو تا ۳ روز آنها را خيس ميکنند و بعد از ۳ روز جوها را ميکارند و هر روز با آب وضو به اين جوها آب ميدهند و باورشان اين است که گرهاي از مشکلات آنان برداشته ميشود و گشايش در مشکلاتشان ايجاد ميشود.
کرمانیها در روزهاي ۲۸ و ۲۹ ماه مبارک رمضان براي ملزم نشدن ميزبان به پرداخت فطريه و برخي نقاط استان، از رفتن به منزل يکديگر خودداري ميکنند.